این سیمای سیمن گون توست جان جهانم که از افق بر من میتابد و من بسان کودکی ناپخت مسحور رخ همچون ماهت گشته و دل به زیبایی مروارید خندان صورتت دوخته ام. ای شیرین تر از جانم قدری دلم برایت تنگ شده است و هراز گاهی کوتاه که فرصتی یافته از سرریز سامان این نابسامانیها خیره به روی ماهت شده و قندی در دل آب کنم از خوش زبانی و ظنز بیانت. پری سانی و نامت برازنده. 

عجب جانی که یک جان کم بود دادن برایت. سیر نخواهم شد اگر هر لحظه خیره به زرین رویت باشم . دنیا را به حراج دهم برای دیدن گل لبخندت. آغوشت گرم ترین و سبک ترین مامن دنیاست و دلت ای جااان دریایی عظیم. از شبنم روی گلها در سپیده سحر جویای طراوت رویت شده و همگان خبر از صحت شما داده اند. خدا را خواسته از جانم گرانتر بدارد جانت ای خدیج جان من.

از الف تا یای زندگی را جز به جز در لحظه به لحظه زندگی با صبری عظیم و رویی خندان و گشاده به من آموختی که حرکت را بر س برگزینم. نه واقعا یکبار کم است باید چند ده بار هر روز بیادتان آورم که من فدایی شما هستم. هوای زندگیم در سردترین لحظات سال به نفستان گرم است. نه، وازه نمیتواند نشان دهد عمق حسم را و بر ساده ترین آنها اکتفا کرده و هزاران بار فریاد میزنم که دوستت دارم شهرام عشقی.

بیادم نیست و حتی نمیتوانم تصور کنم زندگی را بی این سه تن، که هر تن جهانی است و جانیست برای زندگی در من.

زندگی ,لحظه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تضمین موفقیت بازی3بازی|دانلود بازی اندروید رامین بزرگترین پایگاه ادیت و اضافات بازی های رایانه ای آسمان درهم برهم